جدول جو
جدول جو

معنی شوب

شوب
(شَ)
شوربا و قولهم: ما له شوب و لا روب، یعنی نیست او را شوربایی و نه شیری. (منتهی الارب). ماله شوب و لا روب، نیست او را مرقی و نه شیری. (از اقرب الموارد). و اقرب الموارد این مثل را بعد از معنای عسل آورده است، اما مهذب الاسماء ’ما له شوب و لا روب’ را چنین ترجمه نموده است: نیست او را نه انگبینی و نه شیری. و لسان العرب شوب را شیر و روب را عسل معنی کرده است، شهد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). انگبین. (مهذب الاسماء). عسل. (یادداشت مؤلف) ، پاره از خمیر، آب یا شیر که به چیزی آمیزند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، شیرۀ گوشت. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا