تعریف کردن. (فرهنگ فارسی معین). تعریف. (یادداشت مؤلف) ، شناساندن. (فرهنگ فارسی معین) : تعریف، شناسا کردن. (منتهی الارب) : استاد رودکی گفته است و زمانه را نیک شناخته است و مردمان را بدو شناسا کرده است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 55). شناسا کن به حکمتهای خویشم برافکن برقع غفلت ز پیشم. نظامی. اوست که ترا به خود شناسا کرده است. (سعدی)