زن فاحشه و بدکار. (از برهان) (ناظم الاطباء) (غیاث). زن بدکار و همانا شلفیه از این مأخوذ است. (آنندراج) (انجمن آرا). زن بدکار و فاحشه. روسپی. (فرهنگ جهانگیری) : ریش تو در کشاکش آن گنده پیر شلف سبلت به دست آن جلب کس فروش شنگ. سوزنی. آنکه ز حمدان خوشگوار و لطیفش کنده و شلف آرزو برند و خرانبار. سوزنی. ، مصاحب بد و اوباش. (ناظم الاطباء)