جدول جو
جدول جو

معنی شکوی

شکوی
(تَ وَلْ لُ)
شکاه. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گله کردن. (آنندراج) (غیاث) (المصادر زوزنی) (دهار) ، نالیدن. زاریدن. بنالیدن. (از یادداشت مؤلف). رجوع به شکاه و شکایه شود
لغت نامه دهخدا