معنی شکنجی شکنجی (شِ کَ) مار شکنجی. ماری سرخ. (یادداشت مؤلف) : برآمد ز کوه ابر مازندران چو مار شکنجی و ماز اندران. منوچهری لغت نامه دهخدا