خارپشت. (ناظم الاطباء). جانوری است چند سگی کوچک و پشت او چون خارها رسته بود و از آن خارها چون تیر بیندازند بزند. و او را سغر و سکر نیز گویند. (از لغت فرس اسدی، نسخۀ خطی نخجوانی). سیخول را گویند که خارپشت تیرانداز باشد. (برهان). خارپشت بزرگ تیرانداز. (فرهنگ فارسی معین). اسغر. سغر: چون رسنگر ز پس آمد همه رفتار مرا به شکر مانم کز بازپس اندازم تیر. ابوشکور بلخی. غرم دیدم چو خسک کرده ز بس پیکان پشت رنگ دیدم چو شکر کرده ز بس ناوک سر. فرخی