جدول جو
جدول جو

معنی شقاء

شقاء
(تَ)
شقا. بدبخت شدن. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (دهار) (المصادر زوزنی) (از اقرب الموارد). مصدر به معنی شقاوه (ش / ش و) . رنجه شدن. (ترجمان القرآن). و رجوع به شقا و شقاوت و شقاوه شود، برآمدن دندان پیش. (منتهی الارب) (آنندراج). دندان شتر برآمدن. (تاج المصادر بیهقی)، شانه کردن موی سر کسی را، زدن فرق سر کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا