جدول جو
جدول جو

معنی شفشاهنج

شفشاهنج
(شَ هََ)
شفشاهنگ. حدیده. (ناظم الاطباء). تخته فولاد پرسوراخ که تار آهن و غیره از آن بردارند، تا هموار و باریک شود. (انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ جهانگیری). بر وزن و معنی شفتاهنج است. (از برهان). شاید از کلمه شفش، شوش، شوشه، و آهنج، مخفف هنجنده، به معنی کشنده باشد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شفتاهنج شود، شکنجه بود. (لغت فرس اسدی) :
بفرمودش که خواهر را بفرهنج
به شفشاهنج فرهنگش درآهنج.
(ویس و رامین).
، شاخسار. (فرهنگ جهانگیری). و رجوع به شفشاهنگ شود
لغت نامه دهخدا