جدول جو
جدول جو

معنی شفاء

شفاء
(تَ)
دوا کردن. تندرستی دادن کسی را. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). بهتری دادن از مرض. (زمخشری). آسانی دادن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار). شفا دادن. (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 61) ، تندرستی خواستن برای کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، فروشدن آفتاب: شفت الشمس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا