معنی شعصور شعصور (شُ) گردکان دشتی. (ناظم الاطباء). چهارمغز دشتی. (منتهی الارب) (آنندراج). جوز برّی. (یادداشت مؤلف). جوز هندی. (از اقرب الموارد). و رجوع به مترادفات کلمه شود لغت نامه دهخدا