کرانۀ رود و جوی. ج، شطوط و شطآن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کنار رود و دریا. (از اقرب الموارد). یک کنارۀ دریا. (مهذب الاسماء). یک کنارۀ رود. کنار رود و جوی. شاطی. عدوه. جلهه. (یادداشت مؤلف). کنار. (نصاب الصبیان). کنار دریا و جو. (غیاث اللغات) ، کرانۀ کوهان و یا نصف آن. ج، شطوط. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یک سوی کوهان شتر. (مهذب الاسماء)