معنی شری شری (شَ) ممال شری ̍. - بیع و شری، خرید و فروش: تو همی خواهی که پنجم شان شوی احتیاطی کن درین بیع و شری. انوری. وی بسا کس رفته تا هند و هری او ندیده جز مگر بیع وشری. مولوی. رجوع به شری ̍ شود لغت نامه دهخدا