معنی شرم
- شرم (شَ)
- لجۀ دریا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). پاره ای از دریا. (مهذب الاسماء) ، گیاه بسیار انبوه و بالیده که سر آن خورده شود. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، نام درختی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). درختی است. (منتهی الارب) (آنندراج)
