جدول جو
جدول جو

معنی شرم

شرم
(تَ)
شکافتن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (المصادر زوزنی) ، کمی از مال خود به کسی دادن. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). اندک از مال دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، بریدن، بینی کسی را و یا کفته کردن یک طرف از بینی او را. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا