جدول جو
جدول جو

معنی شبان

شبان
(رَ / رِ)
شب پره را گویند و آن را مرغ عیسی هم خوانند. (برهان قاطع). خفاش. شب پره. (ناظم الاطباء). به فارسی اسم خفاش است. (فهرست مخزن الادویه). نامهای دیگرش: شب پره، شب پرک، شب یازه، شب یازو، شب بوزه و شبیشه است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به شب پره شود
جمع واژۀ شب. که شبها باشد، لیکن برخلاف قیاس. (برهان قاطع) :
همان دیدبان دار و هم پاسبان
نگهدار لشکر به روز و شبان.
فردوسی.
همی راند چون باد لشکر به راه
به رخشنده روز و شبان سیاه.
فردوسی.
و رجوع به شب شود
نام درختی است خاردار که آن را شبهان و در یونانی فالینورس و در سریانی ساباهی یا سباباهی خوانند. (از مفردات ابن البیطار ج 2 ص 54). دم الاخوین. (تذکرۀ ضریر انطاکی ص 226)
لغت نامه دهخدا