نام حلوایی است که از تخم مرغ و نشاسته پزند، (شرفنامۀ منیری)، نام حلوایی است بسیار لطیف و لذیذ که از نشاسته و تخم مرغ سازند، (برهان قاطع) (از فرهنگ نظام) (جهانگیری)، مسکوک نقره مساوی با سه شاهی، (یادداشت مؤلف)، نام زری و درمی است، (از برهان قاطع)، زر مسکوک ایران و آن پنجاه دینار است، (بهار عجم)، واحد پول که در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی معادل دو پول یا 50 دینار (آن زمان) بود و صد دینار معادل دو شاهی و یک قران معادل بیست شاهی بود، (فرهنگ فارسی معین)، بعدها در اواسط دورۀ پهلوی پنجاه دینار را به پنج دینار تغییر نام دادند و نصف قران یا ریال را ده شاهی نام گذاردند، سکۀ مسی یا نیکلی که ارزش آن بیست یک قران بوده است، (از فرهنگ نظام)، یک قسمت از بیست قسمت قران یا ریال در تداول امروز، بیست یک قران پنجاه دینار، بیست یک مثقال نقرۀ مسکوک و نمایندۀ آن را از مس یانیکل کنند و مسکوک بزرگترین را که دو برابر است صددیناری گویند، و ظاهراً شاهی در قدیم مسکوکی بزرگتر وقیمتی تر بوده است از سیم یا زر، (یادداشت مؤلف)، - شاهی اشرفی، سکه های شاهی و اشرفی مخلوط با هم که بزرگان به زیردستان عیدی دهند، (فرهنگ نظام)، - شاهی سفید، مسکوکی کوچک معادل یک چهارم قران رایج در دوران قاجاریه و بیشتر بعنوان هدیه بزیردستان و نثار بر سر عروس به انبوه بکار میرفته است، رجوع به شاهی سفید شود، - شاهی عباسی، مسکوک منسوب بشاه عباس، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع بمعنی شاهی در فوق شود، - شاهی عراقی، قسمی مسکوک قدیم، (فرهنگ فارسی معین)، ، نوعی پارچه که در بخارا بافند، (شرح حال رودکی ص 65) تره تیزک که یک قسم سبزی خوردن است، (فرهنگ نظام) (منتهی الارب)، شب خیزک، تره تیزک، رشاد، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به تره تیزک شود نام گلی است که کوچک و زرد رنگ و سفید هر دو میشود، (فرهنگ نظام)، قسمی گل زینتی، (یادداشت مؤلف)