شادورد. شایورد. هاله و طوق و خرمن ماه. (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). آن بخار که چون ابری گرد ماه در آمده باشد چون سپری. و گروهی سرایچه خوانند و تازیان هاله گویند. (از آنندراج) : یکی همچون پرن در اوج خورشید یکی چون شاهورد از گرد مهتاب. (تحفۀ اوبهی). ، اورنگ پادشاهی، خوابگاه، نام هفتم گنج خسرو، نام نوایی از موسیقی. (ناظم الاطباء). چهار معنی اخیر در فرهنگهای دیگر دیده نشد