پسر اسماعیل خان از نبیره های ولیخان افشار که در زمان سلطنت شاه عباس اول حکومت کرمان را داشت. چون در بلوک زرند و کونبان مزارع متعدد احداث کرده بود از آن زمان خلفاً عن خلف در آن بلوک متوطن بود. چون خبر قتل نادرشاه به کرمان رسید بزرگان کرمان هر یک حکومت آنجا را میخواست. شاهرخ خان از زرندبه گواشیر آمد و تمام اعیان شهر را بمنزل خود خواندو آنان را بریاست خویش دعوت نمود. اعیان و رؤسای کرمان قبول امارت وی کردند و شاهرخ خان نامه ای متضمن انقیاد و اطاعت جهت علیقلی خان برادرزادۀ نادر که در آن وقت خود را عادلشاه نامیده بود و سلطان ایران میدانست فرستاد. او چون استقلالی نداشت حکمرانی کرمان رابنام شاهرخ شاه صادر کرد پس از شکست عادلشاه و بکارآمدن برادرش ابراهیم خان شاهرخ مجدداً نامه و سفیری به دربار او فرستاد. چون ایران در حال هرج و مرج بودکسی متعرض کرمان و شاهرخ خان نشد. در سال 1164 هجری قمری بود که جمعی از سیستانیان بقصد تسخیر نرماشیر و بم بنای تاخت و تاراج را گذاشتند. شاهرخ خان بجنگ آنان شتافت و پس از شکست ایشان بطرف سیستان لشکر کشید و چون مدتی از اقتدار شاهرخ خان گذشت نصیرخان حاکم لار وسبعه به امر کریم خان وکیل با هشت هزار تن سوار مسلح بقصد تسخیر کرمان حرکت کرد و پس از مشورت با سران کرمان صلاح بر آن دید که در قریۀ ’نارپ’ محل اقامت نصیرخان برود و پس از پیاده شدن، گماشتگان نصیرخان او را دستگیر کردند و نصیرخان برای تصرف گواشیر از نارپ حرکت کرد ولی چون مردم کرمان از خدعۀ نصیرخان مطلعشدند دروازه ها را بسته و مانع دخول لاریان بشهر گردیدند و ناچار اردوی لار مدتی در پشت دروازۀ ’ریگ آباد’به محاصره نشستند تا آنکه شاهرخ خان پس از تطمیع نگهبانان خود شبانه فرار کرد و بشهر وارد شد و پس از فراهم کردن لشکر بتعقیب نصیرخان درآمد و اکثر قلعه ها وقراء سبعه را فتح و غارت کرد و نصیرخان به قلعۀ ’گراش’ لار پناه برد و در سال 1172 هجری قمری که کریمخان بر محمد حسن خان قاجار مستولی گردید مرادخان زند را با سپاه بسیار مأمور تسخیر کرمان کرد. اما در آن هنگام شاهرخ خان که به محاصرۀ قلعۀ بافق مشغول بود گلوله ای به او خورده درگذشت. شاهرخ خان از تاریخ درگذشت نادرشاه (1160) تا زمان درگذشتش دوازده سال و کسری حکومت کرمان را داشت. (از تاریخ کرمان ص 316 ببعد)