معنی شاه محمد
- شاه محمد (مُ حَمْ مَ)
- ولد مولانا حسن شاه شاعر است، ابریشم کاری میکرد. ازوست این مطلع:
میشدم در طلب یار نمی پرسیدم
خبرش را ز کسی تا که نگوید دیدم.
(مجالس النفایس ص 154)
ملازم بابر پادشاه بود و منصب کتابداری داشت. این مطلع از اوست:
هر چند شعله زد شب غم برق آه ما
روشن نگشت پیش تو روز سیاه ما.
(مجالس النفایس ص 167)
