معنی شار
- شار (رِنْ)
- شاری. مفردشراه. (از منتهی الارب). و شراه فرقه ای از خوارج رانامند. وجه تسمیۀ آن ’شری زید اذا غضبه ولج’ یا گفتۀ آنان است به این شرح: اننا شرینا انفسنا فی طاعهاﷲ ای بعناها بالجنه حین فارقنا الائمه الجائره. (ازمنتهی الارب). و در اقرب الموارد وجه تسمیۀ اخیر ازقول جوهری نقل شده است. رجوع به شاری و شراه شود
