معنی شأو - لغت نامه دهخدا
معنی شأو
- شأو
(شَءْوْ) - سبد و زنبیل. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، مهار ناقه، پشکل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، لای کشیده شدۀ از چاه. (از اقرب الموارد). خاک چاه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خاکی که از چاه بیرون آرند. (دهار) ، غایت هر چیزی ونهایت آن و تک. (منتهی الارب). حد هر چیزی و نهایت آن. (از اقرب الموارد). غایت چیزی و پایان. (دهار)
لغت نامه دهخدا