معنی سیم کشی سیم کشی (کُ) عمل اتلاف کننده و مبذر: سیم خدا چون بخدا بازگشت سیم کشی کرد و از آن درگذشت. نظامی. آنکه خود را ز رنج و بیم کشی زرپرستی بود نه سیم کشی. نظامی لغت نامه دهخدا