عوفی در لباب الالباب او را یاد کرده و نویسد: تألیفی ساخته است بصد عشق نامه که عاشق به معشوق نویسد در معانی و احوال که میان عاشق و معشوق افتد در غایت لطف آمده است و مقبول فضلا و پسندیدۀ اماثل است. از اوست: ای کرده بی گناهی از دوستان کناره از تست جور بر من وز دوستان نظاره. ایضاً: خبرت هست که تا دور فتادی ز برم دل ز من دور فتاده ست و بجان در خطرم. ایضاً: طاقت هجر تو نمیدارم روز و شب خون ز دیده می بارم. (از لباب الالباب ج 2 صص 159- 160). رجوع به آتشکدۀ آذر، مجمع الفصحاء و هفت اقلیم احمد رازی شود