جدول جو
جدول جو

معنی سیب زمینی

سیب زمینی
(زَ)
گیاهی است از تیره بادنجانیان که دارای برگهای مرکب و بریده و گلهای سفید یا بنفش است. میوۀ آن کوچک، کروی، قرمز، سته و سمی است، ولی دارای ساقه های زیرزمینی خوراکی است که حاوی اندوختۀ نشاستۀ فراوان است گلهایش پنج قسمتی (5 گلبرگ بهم چسبیده و 5 کاسبرگ بهم چسبیده است). تعداد پرچمها نیز 5 است که بهم متصل شده و یک لولۀ 5 بساکی را ساخته اند و مادگی از وسط آن خارج شده است. این گیاه دارای رقمهای مختلف است که آنها را به زودرس، دیررس و میانه رس تقسیم میکند و برحسب استفاده این گیاه به سیب زمینی خوراکی، علوفه ای و صنعتی (جهت استفاده الکل یا نشاسته و یا قند) منقسم میشود. بطاطه. بطاطس. آلوی ملکم. (فرهنگ فارسی معین).
- سیب زمینی ترشی، گیاهی است پایا از تیره مرکبان که گلهایش شبیه گلهای آفتاب گردان است، ولی طبق گل آن کوچکتر از آفتاب گردان است و بعلاوه دارای غده های زیرزمینی بقطر 4 تا 5 سانتی متر و بدرازی 15 سانتی متر است. غده های زیرزمینی سیب زمینی ترشی دارای اندوخته هایی بنام اینولین است. غده های سیب زمینی ترشی را در ایران جهت ساختن ترشی بکار می برند و بسیار مطبوع است. یرالماسی. قلقاص رومی. بیاض یرالماسی.
- سیب زمینی شیرین، گیاهی است از تیره نیلوفریان جزو راستۀ دو لپه ئیهای پیوسته گلبرگ که دارای ساقۀ خزنده و برگهای بنفش یا ارغوانی و یا سفیدرنگ است که دارای آرایش خوشه ای میباشند. اصل آن از آمریکای مرکزی است، ولی امروزه دراروپا (بخصوص فرانسه) و شمال آفریقا نیز کشت میشود... بطاطۀ حلوه. جصیر. قلقاس هندی.
- سیب زمینی هندی، گیاهی است از راسته تک لپه ئیها جزو تیره نرگسیها که گاهی آنرا در دستۀ جداگانه ای بنام تیره دیوسقوریاها قرار میدهند. گیاهی است پیچنده که دارای ساقه های زیرزمینی بسیار ضخیم با اندوخته نشاستۀ فراوان است. در هندوچین، چین، ژاپن و هندوستان در اغذیه بجای سیب زمینی معمولی از آن استفاده میشود. بقنقومون. اغنام. پتاتۀ هندی. دیوسقوریا. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا