سه که ثالث باشد. (آنندراج). سیم. چیزی که در مرتبۀ سه واقع است. (ناظم الاطباء) : سوم روز خوان را بمرغ وبره بیاراستش گونه گون یکسره. فردوسی. خطی پدرت و دیگر مادرت و تو سوم خطیت بید و دیگر سیب و سوم عنب خطیت اسب و دیگر گاو است و خر سوم خطیت بار و دیگر برگ و سوم خشب. ناصرخسرو. دو بامداد گر آید کسی بخدمت شاه سوم هرآینه در وی کند بلطف نگاه. سعدی