معنی سوم - لغت نامه دهخدا
معنی سوم
- سوم
(تَ یَ) - گران فروختن. (غیاث) ، بها کردن متاع را. (آنندراج) (منتهی الارب) (المصادر زوزنی). طلب المبیع بالثمن الذی تقر ربه البیع. (التعریفات) ، وزیدن باد و زود گذشتن. (آنندراج) (منتهی الارب) ، دقت نمودن. (غیاث) ، خواری و رنج کشیدن. (غیاث) (از المصادر زوزنی). رنج رسانیدن. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60) ، گیاه چریدن چهارپا. (غیاث). چریدن شتران. (آنندراج) (منتهی الارب). چرا کردن. (المصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا