معنی سوار کردن سوار کردن (نَ / نِ تَ) بر نگین نشاندن احجار کریمه را. (یادداشت بخط مؤلف) ، برنشاندن بمرکوبی. (یادداشت بخط مؤلف) ، اجزاء ماشین یا کارخانه ای را بهم پیوستن. (یادداشت بخط مؤلف). - حقه را سوار کردن، فریفتن. (یادداشت بخط مؤلف) لغت نامه دهخدا