جدول جو
جدول جو

معنی سنف

سنف
(سِ)
گندم دیوانه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). به عربی دوسری است که در صحرا بهم رسد و بفارسی گرگاس نامند. (فهرست مخزن الادویه) ، جماعت. گروه مردم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، غلاف روئین سبز باقلا و ماش و لوبیا و عدس و مانند آن. ج، سنوف. (یادداشت مؤلف) ، برگ مرخ که درخت آتش زنه است یاغلاف بار آن غلاف هر درخت که بار آن در غلاف دراز باشدمثل لوبیا و مانند آن. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). برگ درخت مرخ. (مهذب الاسماء) ، بلغت هندی رازیانه است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا