جدول جو
جدول جو

معنی سمط

سمط
(تَ)
پاکیزه کردن موی بزغاله جهت بریان کردن. (منتهی الارب) (آنندراج). اورود کردن بزغاله را جهت بریان کردن. (ناظم الاطباء)، آویختن چیزی را، تیز کردن کارد،
{{صفت}} مرد سبک حال. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
سمط (س )
{{عربی، اسم}} جامۀ صوف. (منتهی الارب). جامۀ پشمین. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا