نام چند تن از شاهان سلوکی. سلوکوس اول. ملقب به نیکاتور (فاتح) سردار اسکندر مقدونی (و حدود 325، فوت 281 و 280 قبل از میلاد). مؤسس سلسلۀسلوکی در آسیا. رجوع به سلوکیان شود. در سال 313 قبل از میلاد از میان همه جانشینان اسکندر سلوکوس بیشتر از دیگران به افکار فاتح مقدونی آشنا بود و بنظر میرسید که برای شناختن و ادراک جهان ایرانی و اتحاد با آن ازهمکاران خود مستعدتر بوده است. وی از زمان تسخیر شوش بسمت فرمانده تشکیلات سواره نظام نجبای ایرانی منصوب شد و آنها را بواحدی متشابه شامل چند ده هزار جنگجودرآورده. اول با آپامه که از خانواده ای از نجبای ایرانی بود ازدواج کرد. وی سلسله ای تأسیس کرد که در آن خون ایرانی با خون مقدونی متساویاً ممزوج گردید. سلوکوس والی بابل شد و عاقبت شاهنشاهی هخامنشی را که مرکب از مصر و دنبالۀ سراشیب آن که از فلسطین و سوریۀ جنوبی تشکیل میشد و چندین بخش از سرزمین آسیای صغیر بود به ارث برد. خود او از متصرفات خویش چیزی بکسی تسلیم نکرد به استثنای چند قطعه که در سرحدهای شرقی مارفج و گدرزیا به چند راکوتپا پادشاه هند در عوض فیلهائی که وی میبایست بفرستد تا سلوکوس بتواند سرحدهای غربی کشور خود را حفظ کند داد. او برای پسرش سرزمینهای پهناور و دارای جمعیت بسیار که چنانکه حدس زده اند بالغ بر سی میلیون تن میشد باقی گذاشت، اما بمحض فوت وی تجزیه و تحلیل شاهنشاهی او شروع شد، و این عمل بتدریح تا انقراض سلسلۀ سلوکی ادامه یافت. سلوکوس دوم: ملقب به کالی نیکس (فاتح درخشان) (و حدود 265 قبل از میلاد جلوس 246، فوت 226 قبل از میلاد). سلوکوس سوم: ملقب به سوتر کرونس (منجی، نجات دهنده) (جلوس 226 قبل از میلاد). سلوکوس چهارم: ملقب به فیلوپاتر (پدر دوست، محب الاب) (پادشاه از 187- 175 قبل از میلاد). سلوکوس پنجم: ملقب به نیکاتور (فاتح) دوم (پادشاه در 125 قبل از میلاد). سلوکوس ششم: ملقب به اپیفانس (مشهور) (پادشاه از 96- 95 قبل از میلاد). (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به سلوکیان و ایران باستان شود