معنی سلسله جنبان
- سلسله جنبان (نَ مَ دَ / دِ)
- آنکه زنجیر را جنباند. (فرهنگ فارسی معین). سبب و وسیله و باعث و موجب. (ناظم الاطباء). محرک. باعث. سبب. وسیله. (فرهنگ فارسی معین) :
دولت اگر سلسله جنبان شود
مور تواند که سلیمان شود.
وحشی.
باد بهار سلسله جنبان صحبت است
موج شراب دام پریزاد عشرت است.
صائب.
، کفیل. (ناظم الاطباء)
