نوعی از تیر باشد که پیکان آن بغایت تیز و باریک باشد. تیر کوچکی است که آن را به عربی کثاب گویند. (رشیدی). الکثاب. تیر سگ زن. (مهذب الاسماء) : بس دوخته سگ زنت چو سوزن در زهره جگر مبتران را. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 34). ناوک اندازم و سگزن لیک خصمش چون سگ است هرچه من بر وی زنم درحال سگ زن میشود. شرف شفروه (از آنندراج). ز بیم سگزن خیل تو در جهان فراخ بکوهسار در آهو گزیده گوشۀ تنگ. نجیب الدین جرفادقانی. رجوع به سک زن شود