جدول جو
جدول جو

معنی سگ پاسوخته

سگ پاسوخته
(سَ گِ تَ / تِ)
هرزه گرد و دربدر. (رشیدی). چون پای سگ میسوزد یک جا قرار نمیگیرد مضطربانه اینطرف و آن طرف میدود و از این جا بر شخص هرزه گرد و دربدری اطلاق آن کنند. (آنندراج) :
رنگ بیابان چو شد افروخته
شیر دود چون سگ پاسوخته.
امیرخسرو دهلوی (از آنندراج).
در ریاضی که سخن زآن رخ افروخته رفت
لاله بیرون ز چمن چون سگ پاسوخته رفت.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا