معنی سروگاه سروگاه (سُ) سرون گاه. رستنگاه شاخ. پیشانی. جای شاخ: همان بر سروگاه ماده دو تیر بزد همچنان مرد نخجیرگیر. فردوسی لغت نامه دهخدا