معنی سرمه کرده سرمه کرده (فَ دَ / دِ) سرمه کشیده. سرمه ریخته: چون نرگس سرمه کردۀ یار بنشسته به عشوه بر سر کار. درویش واله هروی (از آنندراج) لغت نامه دهخدا