معنی سرمست شدن سرمست شدن (طِ جُ تَ) مست گشتن: چو سرمست شد نوذر شهریار به پرده درون رفت دل کینه دار. فردوسی. در آینه عنایت صیقل شناخته زوقبله کرده و شده سرمست و مستهام. خاقانی لغت نامه دهخدا