جدول جو
جدول جو

معنی سرگرم کردن

سرگرم کردن
(دَ نِ)
مشغول کردن:
به یک آتش چو داغ لاله میسوزم در این گلشن
نه هر شمعی تواند کرد چون پروانه سرگرمم.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا