جدول جو
جدول جو

معنی سرگرایی کردن

سرگرایی کردن
(کَ دَ)
سرپیچی کردن. نافرمانی کردن. سرکشی کردن:
عاقبت عشق سرگرایی کرد
خاک در چشم کدخدایی کرد.
نظامی (هفت پیکر ص 186)
لغت نامه دهخدا