معنی سرکن پرکن سرکن پرکن (سَ کَ پَ کَ) جلد و شتاب و سراسیمه مثل دست و پاچه گم کرده و دست و پا گم کرده. (آنندراج) : امشب که مرا یار به منزل آمد از مقدم او مراد حاصل آمد از دنبالش رقیب افتان خیزان سرکن پرکن چو مرغ بسمل آمد. محمدسعید اشرف (از آنندراج) لغت نامه دهخدا