جدول جو
جدول جو

معنی سرشکن کردن

سرشکن کردن
(شُ دَ)
تقسیم کردن وجهی یا جنسی بین افراد، تقسیم کردن باری اضافی را بر بار ستوران:
این قدر داغ بر دلم مگذار
سرشکن بر تمام اعضا کن.
اسماعیل ایما (از بهار عجم).
، خرجی را به قسمت متساوی کردن میان چند تن. ضرری میان چند تن بخش کردن که هر یک حصه ای را پردازند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا