معنی سرسکه سرسکه(سَ سِکْ کَ / کِ) درم مهره. میخ. مهره. مهرگونۀ فلزین که بافشار آن بر نقد مسکوک نقش کنند. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا