معنی سرزمین سرزمین (سَ زَ) ملک. مملکت. ناحیت. کشور. اقلیم. مرز و بوم: سحرگه رهروی درسرزمینی همی گفت این معما با قرینی. حافظ. سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد. ؟ لغت نامه دهخدا