جدول جو
جدول جو

معنی سرخره

سرخره
(سُ خِ رَ / رِ)
سرخزه. سرخژه. سرخیژه. سرخچه. رجوع کنید به سرخیژه. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). نوعی از حصبه باشد و با زای نقطه دار هم آمده است. (برهان) (آنندراج). نوعی از علت دمیدگی که بیشتر کودکان را بر روی دمد. به تازیش حصبه و هند بودری نامند و آن را سرک و شرک نیز گویند. (شرفنامۀ منیری). سرخجه. (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا