جدول جو
جدول جو

معنی سرتیز کردن

سرتیز کردن
(حَلْ لا کَ دَ)
ساختن. بهم بافتن. سرهم کردن:
پریرخ زآن بتان پرهیز میکرد
دروغی چند را سرتیز میکرد.
نظامی.
، فروبردن. داخل کردن:
سنان بر سینه ها سرتیز کرده
جهان را روز رستاخیز کرده.
نظامی
لغت نامه دهخدا