معنی سر وازدن سر وازدن (حُ فُ تَ) اعراض کردن. (آنندراج) (غیاث). سر باززدن: عاقلانی که ز زنجیر تو سر وازده اند غافلانند که بر دولت خود پا زده اند. صائب (از آنندراج) لغت نامه دهخدا