سرکیسه کردن. ربودن مایعرف کسی به نوعی که چیزی پیش او نماند. مأخذ آن کیسه و تیغ حمامی است که چرک در بدن و مو بر سر نمیگذارد. (آنندراج) : هرچند سرکیسۀ این طایفه مهر است کردیم سر و کیسه ولی اهل جهان را. عبدالغنی بیک قبول (از آنندراج). ، در تداول عوام، به نیرنگ وحیلت پولی از کسی گرفتن. تلکه کردن