جدول جو
جدول جو

معنی سر گشادن

سر گشادن
(حَ سَ وَ دَ)
گشودن سر، باز کردن سر شیشه و دیگ و مانند آن:
توانی مهر یخ بر زر نهادن
فقاعی را توانی سر گشادن.
نظامی.
، باز کردن نامه. گشودن. مهر از نامه برگرفتن:
دبیر آمد و نامه را سر گشاد
ز هرنکته صد گنج را در گشاد.
نظامی.
چو شب نامۀ مشک را سر گشاد
ستاره در گنج گوهر گشاد.
نظامی
لغت نامه دهخدا