معنی سر بگریبان بردن سر بگریبان بردن (حَ دَ قَ زَ دَ) کنایه از فکر کردن و اندیشه نمودن. (برهان) (انجمن آرای ناصری). رجوع به سر شود لغت نامه دهخدا