معنی سر برافشاندن سر برافشاندن (حَکَ دَ) روی برتافتن. اعراض کردن. اطاعت نکردن: همه حدیث شما تیغ بود و گردن ما نه گردنیم که ازحکم سر برافشاندیم. خاقانی لغت نامه دهخدا