معنی سداد
- سداد(سِ)
- سربند شیشه. (منتهی الارب). آنچه بدان چیزی استوار کنند. (دهار). آنچه سر شیشه بدان سخت کنند. (مهذب الاسماء).
- سداد الثغر، بند کردن راه درآمد دشمن. (منتهی الارب).
- سداد من عوز و سداد من عیش، چیزی که بدان حاجت و فقر بند گردد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
، شیر که در سوراخ پستان ناقه خشک شده باشد. (منتهی الارب)
